فیروزه ای مقدس!!
جمعه, ۳ دی ۱۳۹۵، ۰۱:۴۳ ق.ظ
.
.
.
.
.
.
و چقدر حس خوب داشت این فیروزه ای مقدس...:)
همان اول چشمم که بهش افتاد...دلم لرزید...لرزید هاااا...:)
وچقدر آرامش داشت...
اصن مگ میشه رفت زیر سقف فیروزه ای...سجاده ی سجده ات بشه فرش فیروزه ای...تسبیح دست بشه فیروزه ای...روبه روت باشه محراب فیروزه ای و خوب نبود؟!
مگ میشه وسط این همه فیروزه ای باشی و آرامش اونجوری نداشته باشی؟!
نه...نمیشه...:)
.
.
وقتی میخواستم نامه بنویسم...ذهنم خالی شده بود...هیچی پیدا نکردم تا بنویسمو بندازم توی اون چاه معروف ب جز همون جمله همیشگیم...!!
و درآخر...
دعای کمیل و ..!!
یا ربِّ یا ربِّ یا ربِّ ...
.
.
و دلی ک یک تکه دیگرش هم فیروزه ای شد و جاماند...:)
وانگار قسمت این دل فیروزه ای شدن است..!!
و خدایم خودش بخیر کند!!
یاعلی:)
۹۵/۱۰/۰۳